جدول جو
جدول جو

معنی بلور شده - جستجوی لغت در جدول جو

بلور شده
مها شده گنیده متبلور چیزی که شبیه بلور شده باشد
تصویری از بلور شده
تصویر بلور شده
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بلور شدن
تصویر بلور شدن
Crystallization, Crystallize
دیکشنری فارسی به انگلیسی
кристаллизация , кристаллизовать
دیکشنری فارسی به روسی
Kristallisation, kristallisieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
кристалізація , кристалізувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
krystalizacja, krystalizować
دیکشنری فارسی به لهستانی
cristalização, cristalizar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
cristallizzazione, cristallizzare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
cristalización, cristalizar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
cristallisation, cristalliser
دیکشنری فارسی به فرانسوی
kristallisatie, kristalliseren
دیکشنری فارسی به هلندی
การกลายเป็นผลึก , ผลึก
دیکشنری فارسی به تایلندی
بدون حظٍّ , غير محظوظٍ
دیکشنری فارسی به عربی
क्रिस्टलीकरण , क्रिस्टलाइज होना
دیکشنری فارسی به هندی
גבישיות , להתגבשות
دیکشنری فارسی به عبری
결정화 , 결정화하다
دیکشنری فارسی به کره ای
স্ফটিককরণ , 결정 করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
بلوریت , بلور بننا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از ملوث شده
تصویر ملوث شده
همکرژک آلوده شده آلوده چرک چرکین وشن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بور شدن
تصویر بور شدن
شرمنده شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بور شدن
تصویر بور شدن
کنایه از شرمنده شدن، خفیف شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بور شدن
تصویر بور شدن
((شُ دَ))
خوار شدن، کنف شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بر شده
تصویر بر شده
بالا رفته بلند شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بر شده
تصویر بر شده
بالارفته، بلند شده، مرتفع
فرهنگ فارسی عمید